این یک راه حل جالب دوربین است، با درج های دوربین که بچه ها خودشان را نگه می دارند. شما طوری نگاه می کنید که گویی از طریق چشمان آنها به آنچه در حال رخ دادن است نگاه می کنید و بسیار واقع بینانه دیک خود را در یکی از سوراخ های سبزه شلخته تصور می کنید، اگرچه تصویر کلی از بین نمی رود و اینجا چیزهای زیادی برای دیدن وجود دارد: دختری زیبا که گرفتار شده و ماهر است. و بچه ها خوش شانس هستند و ما مخاطبان.
ظاهراً شوهر آنقدر همسرش را کار کرده بود که او آماده بود هر سوراخی در بدن او ایجاد کند تا فقط استراحت کند، بنابراین همسایه ای را پیدا کرد که هر از گاهی در حضور او او را لعنت می کند. در عین حال، او کاملاً مهار نشده است، و در الاغ و در تمام شکاف هایی که او می خواهد، تسلیم می شود، زیرا خروس بزرگ او را کاملاً دوست دارد، با قضاوت از ناله های او، حتی بیشتر از کامل.
این یک شب اقامت بسیار گران برای خانم است! فکر میکنم گرفتن یک اتاق در هتل برای او خیلی راحتتر از لعنت شدن توسط دو سیاهپوست بزرگ بود. هر چند او یک افراطی است! من فقط می توانم به دو احتمال فکر کنم. اول این که این خانم یک پوره مانیا است و به بهانه های قابل قبولی به تفریح مورد علاقه اش رسیده است. گزینه دوم این است که خانم استخدام شده و برای پول کار می کند. من می توانم به طور منطقی فرض کنم که اگر خانم در این دسته بندی ها قرار نگیرد، بعید است که با میل خود را با دو دیک سیاه و سفید تنظیم کند.