چه خوشگلی هستن چه سینه های کوبیده ای دارند. رفیق، باید من جای تو باشم! چه اشتهایی برای قورت دادن و لیسیدن دیک او دارند، بعضی ها خوش شانس هستند. این سبزه ها واژن هایی دارند که واقعا مرطوب و تشنه دخول هستند. من دوست دارم وقتی دخترها مثل یک کنده دروغ نمی گویند، بلکه خودشان ابتکار عمل را به دست می گیرند و در اینجا آنها بسیار پر جنب و جوش هستند. من نمی دانم تایلر نیکسون کیست، اما فکر می کنم برای این نوع لذت باید یاد بگیرم که چگونه گیتار بزنم.
او مرد متواضعی بود و خواهرش او را گرفت و فاسدش کرد و مجبورش کرد او را لیس بزند و در عوض حتی دیک او را در دهانش نگرفت و فقط او را خودارضایی کرد و او به وفور تمام شد. اما تقدیر او تحریک کننده است. بنابراین او فقط از اسباب بازی بیرون زد. چه خوب که آن را در دهان برادرش نگذاشت، وگرنه او ابتدا متوجه نمی شد. اما من فکر می کنم که او تمام موقعیت ها را به او یاد می دهد و او تبدیل به یک کونیلینگوس حرفه ای می شود.
در حالی که او او را لعنت می کرد، الاغش را تکان می داد